جاودانگی دیجیتال یک مفهوم تئوریک ذخیره یا انتقال آگاهی یک فرد به یک کامپیوتر، یک بدن مجازی یا یک ربات است.
این طرح به این شکل است که برای انتقال شخصیت یک انسان روی یک رسانه ی با دوام تر مثل رایانه یا ربات استفاده می شود و به آن اجاده داده می شود که در آینده با افراد ارتباط برقرار کند و زمانی که جسم فیزیکی فرد از بین رفت این ربات بتواند در فضای مجازی به زندگی خود ادامه دهد و با دیگران ارتباط برقرار کند.
فن آوری های مورد نیاز
سخت افزار کافی برای شبیه سازی و نقشه برداری ذهن انسان احتمالاً در اوایل این دهه در دسترس خواهد بود. با این حال، نرم افزار موجود ما به هیچ وجه به این امکان نخواهد رسید. مغز انسان بسیار پیچیده تر از آن است که در آینده نزدیک به اندازه کافی اسکن شود. حاوی حدود 86 میلیارد نورون با بیش از 125 تریلیون سیناپس که بین این نورون ها قرار گرفته است.
قبل از اینکه جاودانگی دیجیتال به واقعیت تبدیل شود، پیشرفت های متعددی باید رخ دهد. این پیشرفت ها شامل موارد زیر است:
ما به توانایی مدلسازی هر ناحیه از مغز انسان با جزئیات کافی نیاز داریم.
به نرم افزاری نیاز داریم که به اندازه کافی قدرتمند باشد تا سیگنال های الکتریکی و ساختارهای مغز را با خاطرات و افکار خاص مطابقت دهد و آن اطلاعات را به سیستم های فایل دیجیتال منتقل کند.
همچنین به قابلیت انتقال خاطرات ساده و الگوهای فکری با رابط های مغز و کامپیوتر نیاز داریم که در نهایت، این رابط ها نیاز به انتقال الگوهای فکری و خاطرات بسیار پیچیده دارند.
و هنگامی که این پیشرفتها به دست آمد و بارگذاری ذهنها واقعاً امکانپذیر شد، ممکن است موانع قانونی متعددی در این راه وجود داشته باشد زیرا نگرانیهایی درباره غیرانسانی بودن این رویه وجود دارد. این ویدیو تا پایان به آن بیشتر خواهد پرداخت.
فرآیندهای بارگذاری ذهن
به احتمال زیاد، نانورباتها به فناوری مطلوب برای اسکن و کپی کردن ذهن انسان تبدیل خواهند شد. این به این دلیل است که آنها می توانند تمام جزئیات عصبی برجسته را در داخل جمجمه شخص ثبت کنند. نانورباتها روباتهایی هستند که به اندازه سلولهای خون انسان هستند و از اتمهای کربن تشکیل شدهاند. نانوربات ها می توانند به طور قابل توجهی کوچکتر از آن باشند، اما پس از یک آستانه اندازه مشخص، عملکرد عملی خود را از دست خواهند داد.
میلیاردها نانوربات میتوانند در هر مویرگ مغزی حرکت کنند و هر ویژگی عصبی مربوطه را از نزدیک اسکن کنند. با استفاده از ارتباطات بیسیم پرسرعت، نانورباتها با یکدیگر و با یک کامپیوتر مجاور که در حال مونتاژ مدلهای دیجیتالی مناطق مغز افراد است، ارتباط برقرار میکنند.
فرآیند دیگر شامل برداشتن تک تک نورونها از مغز یک فرد و ایجاد نسخههای تکراری از آن نورونها در مغز مصنوعی است که در یک ربات متصل نزدیک است. فردی که تحت این روش قرار می گیرد، با جایگزینی نورون های بیشتر و بیشتری هوشیار باقی می ماند. در نهایت، پس از جایگزینی تمام نورون های فرد، در نهایت ارتباط بین فرد و ربات قطع می شود. در آن لحظه، فرد در بدن ربات از خواب بیدار می شود و به بدن قدیمی خود که اکنون فاقد مغز است نگاه می کند.
در ابتدا، بارگذاری ذهن می تواند روی موش ها و پستانداران بزرگتر آزمایش شود.
پس از ایمن بودن این روش، می توان آن را با قیمت قابل توجهی در دسترس عموم قرار داد.
تأثیرات مثبت بر جامعه
پس از انجام آپلود، یک آگاهی دیجیتال می تواند در دو سناریو اصلی وجود داشته باشد:
در سناریوی اول، آگاهی یک فرد می تواند به یک سرویس ابری منتقل شود که در آن می تواند با دنیای فیزیکی تعامل داشته باشد و با جهان های مجازی تعامل داشته باشد.
این می تواند به انواع موقعیت های جذاب منجر شود. آگاهی یک نفر می تواند ده ها هزار سال یا شاید خیلی بیشتر در یک بهشت مجازی زندگی کند. کاربر می تواند به دلخواه بین دنیای مجازی سفر کند و به محتوای قابل دانلود دسترسی پیدا کند تا تجربه خود را افزایش دهد. در حالی که فردی از نظر فیزیکی هنوز زنده است، میتواند با کلونهای دیجیتالی خود کار کند تا مهمترین اهداف زندگی خود را بسیار سریعتر انجام دهد. برخی از انسان های دیجیتالی می توانند ابدیت خود را صرف ساختن کسب و کار و امپراتوری های دولتی کنند. برخی دیگر میتوانند خود را روی رایانههای فضاپیما آپلود کنند و به منظومههای خورشیدی دیگر سفر کنند و در عین حال صدها یا هزاران سال در یک زمان توقف کنند. در حالی که دیگران می توانند با هوش مصنوعی فوق هوشمند ادغام شوند و نوآوری های فناوری جدیدی ایجاد کنند که جهان را متحول کند.
در سناریوی دوم و در آیندهای دور، افراد میتوانند بدنهای کاملاً جدیدی رشد کرده یا بسازند. کمهزینهترین مدلها میتوانند ظاهراً روباتیک یا ماشینمانند باشند. چندین دهه بعد، این اجسام می توانند کاملاً از بدن انسان واقعی قابل تشخیص نباشند.
گرانترین بدنههای مصنوعی میتوانند افزونههای فناوری پیشرفته و ویژگیهای داخلی متعددی داشته باشند تا تواناییهای فیزیکی و ذهنی را تا حد زیادی تقویت کنند.
چه زمانی ممکن خواهد شد؟
آینده پژوه، ری کورزویل، زمانی پیشبینی کرد که در سال 2045، میتوانیم ذهن خود را به ابر بازگردانیم. برخی از مردم بر این باورند که 100 تا 200 سال طول می کشد تا تا حد زیادی کامل شود. و این با این فرض است که از نظر فیزیکی ممکن است.
آیا جاودانگی دیجیتال بالقوه خطرناک است؟
چشم انداز جاودانگی دیجیتالی سوالات مهمی را مطرح می کند.
آیا نسخه دیجیتالی شما واقعاً خودتان هستید؟ یا همانطور که ری کورزویل می گوید، آیا این شخص دیگری است که اتفاقاً بر افکار و خاطرات شما تسلط داشته است؟ و هر چه کپی دیجیتالی از شخصی طولانیتر باشد، شخصیت و انگیزههای او کمتر شبیه شخص اصلی میشود.
همچنین، پس از قرار گرفتن آگاهی شما در دنیای مجازی، همتای مجازی شما چه نوع حقوقی خواهد داشت؟ آیا شرکتی که صاحب سروری است که حاوی آگاهی دیجیتالی شماست، مالکیت آن آگاهی را نیز دارد؟ اگر آن سرور تغییر کند یا آن شرکت توسط شرکت دیگری خریداری شود که اخلاقیات بسیار کمتری دارد؟
و اگر اطلاعات شما دردنیای مجازی است و این دنیای مجازی در طول زمان به شکای تغییر کند برای امنیت اطلاعات شما مضر باشد و فضای مجازی شما را به خطر بیاندازد این پانسیل وجود دارد که اطلاعات و آگاهی شما برای تغییر وضعیت موجود کافی نباشد و شما قادر به تغییر وضعیت موجو نباشید.
جاودانگی دیجیتال می تواند باعث رکود جامعه شود. همانطور که ایلان ماسک می گوید، اگر افراد زیادی برای همیشه زندگی کنند، ما در ایده های قدیمی گیر خواهیم کرد و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.
در نهایت، انواع خاصی از افراد وجود دارند که اگر بتوانند برای همیشه زنده بمانند، آسیب های عظیم و طولانی مدتی به جهان وارد می کنند. و آنها می توانند بیشترین منابع را داشته باشند که باعث می شود بیشترین فرصت ها برای دسترسی به این فناوری را داشته باشند. این افراد شامل دیکتاتورهای خود انتصابی هستند که به دلیل ایدئولوژی های منسوخ شده خود، دائماً کل جهان را در معرض خطر قرار می دهند.